بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه سالگرد حماسه مردمی ۹ دی
کتاب «فتنه تغلّب» منتشر شد
فتنهی ۸۸ یک رخداد دورانساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. از این رو دست یافتن به جزئیات بیشتر یا مرور تجربههای آن به شکل مستند و روایی، برای غنیسازی تحلیلها نیز اهمیت فراوان دارد. از سوی دیگر، مسائل مربوط به فتنهی ۸۸ در ذهن برخی اقشار و لایههای اجتماعی رسوب کرده و همچنان زنده است که باید به آن پاسخ داده شود؛ ضمن آنکه نسلهای جوانتر بدون آنکه خود با بلوغ سیاسی در آن تجربه حضور داشته باشند، تحت هجوم القائات دشمنان دراینباره هستند. در چنین شرایطی است که هر چندوقت یکبار رهبر معظم انقلاب بر اساس اقتضاء به موضوع فتنهی ۸۸ میپردازند و اجازه نمیدهند بهکلی فراموش شود یا جای شاکی و متهم در رابطه با این امر، عوض شود.
اکنون با گذشت حدود یک دهه از برگزاری حماسهی ۴۰ میلیونی انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری و رخدادهایی که به علت ایستادگی در برابر نتیجهی آراء و روندهای قانونی، کام مردم را تلخ کرد، انتشارات مؤسسهی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، کتاب «فتنه تغلّب» را که به روایتهایی از متن و فرامتن فتنهی ۸۸ اختصاص دارد، منتشر کرده است. این کتاب شامل روایتهایی است از بیانات و اقدامات رهبر انقلاب در جریان فتنهی ۸۸ که میتواند لایههایی تازه از واقعیت را نمایان کرده و رسوبات ابهام و تردید دراینباره را از ذهنها بزداید.
«فتنه تغلب» شامل برخی سخنان منتشرنشدهی رهبر انقلاب است؛ از جمله در طلیعهی کتاب که دیدگاهی کلان به موقعیت نظام اسلامی در برابر نظام سلطه عرضه میکند. همچنین روایتهایی از برخی سخنان و کنشهای ایشان را در بر میگیرد که دیگران آنها را بیان نمودهاند.
یکی از مهمترین بخشهای این کتاب، بازنشر متن کامل نشست رهبر معظم انقلاب با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که این روزها برخی رسانهها آن را -که احتمالاً از نسخهی پیشنویس کتاب برداشت شده- منتشر نمودهاند. این موضوع با واکنش دستپاچهی رسانههای بیگانه و حامی فتنه مواجه شد. آنها نهفقط به تفسیر بلکه به روایت متن و حاشیهی آن بهزعم خود پرداختند؛ درحالیکه با فرض صحت، هیچ کدام نفیکنندهی آنچه از مضامین صریح این دیدار منتشر شده، نیست.
«فتنه تغلب» به کوشش آقای مصطفی غفاری گرد آمده و انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای) آن را در ۴۶۰ صفحه به بهای ۳۲ هزار تومان روانهی بازار کتاب نموده است.
انتشار بخش های منتشر نشده ی نشست رهبر معظم انقلاب با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ پس از 9 سال
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (khamenei.ir)
4- ویژگی و امتیاز منحصربهفرد:
دیگر این که زیارت آن حضرت است که ثواب آن پاداش و جایزه بزرگی دارد: متن دقیق روایات استحباب زیارت و پاداش آن برای استفاده بیشتر مخاطبین ذکر میگردد: حضرت معصومه تنها امامزادهای است که امامان معصوم به زیارت آن حضرت تأکید کرده و پاداش زیارت آن حضرت را معادل با بهشت دانستهاند: بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ الرَّاوِی وَ كَانَ هَذَا الْكَلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْكَاظِمُ عَلَیهِ السَّلَامُ[1].
امام صادق (ع) قبل از تولد امام کاظم (ع) ضمن تبیین جایگاه قم و قداست آن به جهت دفن فاطمه معصومه درآن؛ پاداش زیارت این با نو را ورود به بهشت معرفی کرد
1- «عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ».
سعد اشعری که از بزرگان قم بوده است و از علمای بزرگ و صاحب نام که از اصحاب بزرگوار ائمه است از امام رضا (ع) درباره زیارت قبر فاطمه معصومه در قم سؤال نمود. امام فرمود پاداش آن بهشت است.
2- «عَنِ ابْنِ الرِّضَا (ع) قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ[2]» امام جواد (ع) فرمود هرکس قبر عمهام را در قم زیارت کند پادش او بهشت است.
زیارت با معرفت و با حفظ جوانب و لوازم زیارت و شروط مخصوص آن مانند دیگر زیارات که اجتناب از محرمات و مراقبت از واجبات و رعایت حقوق الناس از مهمترین شرایط قبولی زیارت و حفظ ثواب آن است.
5- موقعیت و برتری جایگاه شهر مقدس قم
موقعیت و برتری جایگاه شهر مقدس قم و قداست و برکات آن از وجود حضرت معصومه (س) است. یکی از برکات حضور حضرت معصومه در ایران و قرار گرفتن قبر شریفش در قم حوزه سترگ قم است که در سایه این بانوی کریمه صدها دانشمند و عالم بزرگ تربیت یافته و در تولید علوم الهی و گسترش آن کوشیدهاند؛ اهل قم باید قدرشناسی کنند از حرم این بانوی بزرگ که نام آنها به جهت قبر این بانو در معراج نبوی گفتهشده است و آیاتی از قرآن در شأن این شهر مقدس توسط امام معصوم تفسیر شده است:
الف- «وَ رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآیةَ “فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیكُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً” فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ»
ب- شهر قم به جهت وجود قبر فاطمه معصومه (س) حرم همه اهل بیت است: «وَ رُوِی عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَهْلِ الرّی أَنَّهُمْ دَخَلُوا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ قَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرّی فَقَالَ مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّی فَأَعَادَ الْكَلَامَ قَالُوا ذَلِكَ مِرَاراً وَ أَجَابَهُمْ بِمِثْلِ مَا أَجَابَ بِهِ أَوَّلاً فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ الرَّاوِی وَ كَانَ هَذَا الْكَلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْكَاظِمُ عَلَیهِ السَّلَامُ»[3]
جمعی از اهل ری که از شیعیان بودند در محضر امام صادق مشرف بودند و خود را معرفی کردند که ما از اهل ری هستیم، امام شروع کرد از تمجید اهل قم و آفرین گفتن به آنان و ذکر ویژگیهای آن و آن را حرم اهل بیت شمرد و علت آن را قبر شریف حضرت معصومه (س) معرفی کرد…
ج- «لولا القمیین لضاع الدین»[4] اگر اهل قم نبودند و زحمات طاقت فرسا و وسیع آنان در راه نشر علوم و فرهنگ اهل بیت نبود؛ دین خدا از بین می رفت؛ این روایت درباره هیچ گروه جمعیتی دیده نشده است؛ منظور از اهل قم علما و بزرگان و محدثین و مردم متدین قم هستند؛ که علما با قلم و بیان و عمل ومردم و تجار و بازاریان و کسبه با عمل و اطاعت از فرامین شریعت دین را زنده داشته اند. بدون شک و تردید همه اینها از برکات وامتیازات وجود با برکت حضرت معصومه (س) هست.
6- کرامات حضرت معصومه (س)
ویژگی مهم دیگر حضرت معصومه (س) این است که کراماتی که از آن حضرت و قبر شریفش به همه مسلمانان و علاقه مندان اهلبیت و اهل علم ومراجع عظام رسیده که بی مانند است که همه اهل دل آشنا هستند و همه مردم این نورانیت را با جان و دل احساس کرده اند؛ معروف است ملا صدرای بزرگ که در کهک قم در تبعید به سر می برد در نوشتن اسفار وقتی با مشکلات و غوامض فلسفی گیر می کرد با استعانت از معنویت و نورانیت حرم کریمه اهل بیت این مشکلات علمی را حل می کرد. همه مراجع خاطراتی شبیه آن را دارند. همه طلبه ها ودانشجویان از این خاطرات زیاد دارند که اگر نوشته شود بی تردید به ده ها مجلد می رسد.
منبع: خبرگزاری حوزه
[1]- بحارالأنوار ج 57، ص 216-217
[2]- شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 14، ص 576
[3]- بحارالأنوار ج 57، ص 216-217
[4]- بحارالأنوار ج 57، ص 217
مقدمه
حضرت معصومه (س) ویژگیهای منحصربهفردی دارد که هیچیک از امام زادگان ندارند؛ حرم آن حضرت و قبر نورانیاش برکات بزرگی دارد که در کمتر نقطهای از زمین میتوان یافت؛ بی مبالغه است که گفته شود یکی از مقدسترین اماکن روی زمین و معادل دیگر اماکن مقدس دنیاست؛ در میان امام زادگان ایران و شهر قم و فرزندان حضرت امام موسی (علیهالسلام) که نورافشانی میکنند، ماه تابانی که همه آنها را تحتالشعاع انوار درخشان خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهلبیت پیامبر صلیالله علیه و آله دخت گرامی موسی بن جعفر، حضرت معصومه سلامالله علیها میباشد.
حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی در بین فرزندان موسی بن جعفر سلامالله علیها بعد از برادرش، علی بن موسیالرضا علیه السّلام در والاترین رتبه جای دارد. این در حالی است که شیخ مفید و دیگران فرزندان دختر امام کاظم علیه السّلام حداقل هجده تن بودهاند و فاطمه در بین اینهمه بانوی مکرمه سرآمد بوده است.[1]
حاج شیخ عباس قمی درباره دختران موسی بن جعفر مینویسد: “برحسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی علیه السّلام معروف به حضرت معصومه است".[2]
اما شیخ محمدتقی تستری در “قاموسی الرجال” فضیلت وی را نهتنها در بین دختران، بلکه پسران حضرت غیر از امام رضا علیه السّلام بینظیر میداند و مینویسد: “در میان فرزندان امام کاظم علیه السّلام باآنهمه کثرتشان، بعد از امام رضا علیه السّلام کسی همشأن حضرت معصومه سلامالله علیها نیست.[3]”
بیگمان این نحوه اظهارنظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر علیه السّلام بر برداشتهایی استوار است که از متن روایات وارده از ائمه بهدستآمده است. روایاتی که مقامهایی را برای فاطمه معصومه سلامالله علیها برشمردهاند مقامی که نظیر آن را برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکردهاند و بهاینترتیب نام فاطمه معصومه سلامالله علیها را در شمار زنان برتر جهان قرار دادهاند. حال بهطور اختصار به بررسی بعضی از خصوصیاتی که آن حضرت را از دیگر امام زادگان جدا میکند میپردازیم.
1- شرافت خانوادگی
تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمیتوان انکار کرد. این تأثیرپذیری در وجود فاطمه معصومه سلامالله علیها از برجستگی خاصی برخوردار است. او از هر دو طرف (پدر و مادر) فضایلی را به ارث برد که تنها برادرش علی بن موسیالرضا علیه السّلام آنها را بهصورت کامل در خود جمع کرده بود و به نظر میرسد بتوان سر برتری شخصیت والای فاطمه معصومه سلامالله علیها بر دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام را در همین نکته یافت که فاطمه معصومه سلامالله علیها مانند برادرش از هر دو طرف پاکیزهترین خصال و ویژگیها را به ارث برد باوجود بانوان دیگری در خاندان امام کاظم علیه السّلام گویی “نجمه” ستاره پرنور بانوان امام کاظم است که بهسان پرفروغترین ستارهها میدرخشد و بهراستیکه تمام فروغش را به دو پاکیزهگوهرش، علی بن موسیالرضا علیه السّلام و فاطمه معصومه سلامالله علیها منتقل کرد. [4]
مطالعه سیره ائمه گواهی میدهد که طهارت و پاکی مادر شرط اساسی برای گزینش مادران امامان بوده است و سعادتی که نصیب فاطمه معصومه سلامالله علیها شده این بود که مادرش، مادر امام رضا علیه السّلام نیز بود. لذا از هر آلودگی در هراندازهاش به دور ماند.[5]
2- شفاعت گسترده
بالاترین جایگاه شفاعت از آن رسول گرامی اسلام است،[6] اما دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گستردهای دارند که بسیار وسیع و جهانشمول است و میتواند همه اهالی محشر را فراگیرد: 1- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت زهرا سلامالله علیها 2- شفیعه روز جزا حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها
در مورد شفاعت گسترده حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها طبق احادیث منقول از اهل سنت و شیعه هیچ شکی نیست؛ اما در مورد حضرت معصومه سلامالله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچکس حداقل هیچ بانویی به شفیعه محشر معصومه نمیرسد که امام جعفر صادق علیه السّلام در این رابطه میفرماید: تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم” با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند.[7]
3- ویژگیهای دیگر
مثل عصمت، محدثه بودن، ورود زیارتنامه مخصوص و . . . باعث شده که حضرت معصومه سلامالله علیها از دیگر امام زادگان و برادران و خواهران پیشی گیرد.[8] و همچون ستارهای درخشان در این آسمان بدرخشد و صاحب شأن و مقام خاصی بشود همانطوری که امام رضا علیه السّلام در فقرهای از زیارتنامه آن حضرت میفرماید: فان لک عند الله شانا من الشان[9] یعنی تو در محضر الهی شأن و منزلت وصفناپذیری داری که بر خاکنشینان این عالم قابلتصور نیست و تنها خدا و پیامبر و اوصیاء طاهرینش بر آن واقفاند.
منبع: خبرگزاری حوزه
[1]- صدوق، عیون الاخبار، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج 1، ص 14؛ شیخ مفید، الارشاد، دارالمفید، ج 2، ص 244.
[2]- شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات هجرت، ج 2، ص 273.
[3]- ر.ک: مجله کوثر، شماره 33، شخصیت حضرت معصومه.
[4]- کلینی، اصول کافی، چاپ مکتبة الصدوق، تهران، ج 1، ص 477.
[5]- طبرسی، اعلام الوری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ص 302.
[6]- سوره بقره، آیه 256.
[7]- سفینة البحار، شیخ عباس قمی، کتابخانه سنائی، تهران، ج 2، ص 376.
[8]- طبق حديثي از امام رضا ـ عليه السّلام ـ لقب حضرت به حضرت فاطمه دادند و اين دلالت بر عصمت و پاکي آن حضرت دارد. طبق نقل علامه اميني در الغدير، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ ناقل حديث از اجداد خود بوده است از اين روي به وي محدثه مي گويند. علامه اميني، الغدير، ج 1، ص 196
[9]- علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، ج 102، ص 266.
ویژه بزرگداشت علامه حلی رحمه الله علیه
روز بیست و یکم محرم مصادف با رحلت بزرگ مرجع جهان تشیع، علامه حلی است. لذا ضروری است تا به معرفی مختصر این عالم وارسته پرداخته شود.
وی در شب جمعه ۲۹ رمضان ۶۴۸ قمری، برابر ۹ دی ۶۲۹، در شهر حله به دنیا آمد. نیاکان او از طرف پدر به اهلِ مطهر که خاندانی اهل تقوا و دانش بودهاند میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد. او چند سال بیشتر نداشت که با راهنمایی پدرش برای یادگیری قرآن به مکتب میرود و خواندن و نوشتن را در مکتب میآموزد ولی به این مقدار راضی نشده و نزد استادی بنام محرم رفته و کتابت خط را بخوبی نزد او فرامیگیرد سپس مقدمات و ادبیات عرب و علوم فقه، اصول فقه، حدیث و کلام را نزد پدرش شیخ یوسف سدید الدین و داییاش محقق حلی میآموزد، او در ادامه علوم منطق، فلسفه و هیئت را نزد اساتید دیگرش بویژه خواجه نصیر الدین طوسی میآموزد و قبل از رسیدن به سن بلوغ به درجه اجتهاد نایل میشود و به سبب کسب فضیلتهای بسیار در سن کم در نزد خانواده و دانشمندان به جمال الدین مشهور میشود.
مرجعیت شیعیان
پس از مرگ محقق حلی در سال ۶۷۶ قمری که مرجعیت شیعیان را برعهده داشت، شاگردان وی و دانشمندان حله، به علامه حلی روی آورده و او را برای زعامت و مرجعیت شیعه انتخاب کردند لذا او در سن ۲۸ سالگی زعامت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت.
ورود به ایران
تاریخ دقیق ورود او به ایران مشخص نیست اما احتمالاً سالهای بعد از ۷۰۵ قمری بوده است که او به دعوت الجایتو از پادشاهان سلسله ایلخانیان که حاکم بر ایران بودند به ایران دعوت میشود و در مجلسی به مناظره با دانشمندان مذاهب فقهی چهارگانه اهل سنت از جمله خواجه نظام الدین عبدالملک مراغهای میپردازد و موفق به شکست آنان میشود. پس از این جلسات ولایت و امامت علی بن ابیطالب و مذهب شیعه در نزد پادشاه اولجایتو به اثبات رسیده و وی مذهب شیعه را برمیگزیند و نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر میدهد و تشیع را در ایران رواج میدهد. که از آن روز تا زمان مرگ سلطان محمد خدابنده علامه در ایران میماند و به نشر معارف و فرهنگ تشیع میپردازد. در تمامی مسافرتها ملازم وی میشود و به پیشنهاد سلطان، مدرسه سیاری از خیمه و چادر ساخته میشود که در تمام مسافرتها حمل شده و در هرکجا که کاروان اقامت میکرده علامه به تدریس و مباحثه مشغول میشده است.
بازگشت به حله و وفات
علامه حلی پس از مرگ سلطان محمد خدابنده در سال ۷۱۶ قمری به شهر حله بازگشت و تا آخر عمر در آنجا اقامت کرد و به تدریس و تربیت شاگرد مشغول بود.و اساتید علامه حلی در راه کسب علوم اسلامی و غیره اساتید بسیاری را تجربه نمود و در نزد آنان تلمذ کرد که برخی از آنها عبارتند از:
شیخ یوسف سدید الدین (پدرعلامه)، محقق حلی(دایی علامه)، سید رضی الدین علی بن طاووس، سید احمد بن طاووس، خواجه نصیر الدین طوسی، یحیی بن سعید حلی، مفیدالدین محمد بن جهم حلی، کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی، محمد بن محمد بن احمد کشی و …..
شاگردان
علامه حلی به خاطر برخورداری از اساتید بنام، دارای مراتب علمی بالا گردید و به شهرت رسید لذا بسیاری از طالبان علم به سوی او رجوع کردند و به افتخار شاگردی ایشان نائل آمدند که تعداد شاگردان او را تا پانصد نفر هم گفته اند. مهمترین شاگردان او عبارتند از:
فخرالمحققین محمد بن حسن بن یوسف حلی (فرزند علامه)، سید عمیدالدین عبدالمطلب (خواهرزاده علامه)، سید ضیا الدین عبدالله حسینی اعرجی حلی (خواهرزاده علامه)، تاج الدین سید محمد بن قاسم حسنی مشهور به ابن معیه، رضی الدین ابوالحسن علی بن احمد حلی، قطب الدین رازی،و …..
تألیفات و آثار علمی
این عالم بزرگ به تسلطش بر علوم مختلفه در اکثر رشته های مرسوم آن زمان دارای تألیفات است. بنابراین آثار ایشان را در چند بخش می توان معرفی کرد:
آثار فقهی
1. منتهی المطلب فی تحقیق المذهب
2. تلخیص المرام فی معرفة الأحکام
3. غایة الأحکام فی تصحیح تلخیص المرام
4. تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة
5. مختلف الشیعة فی أحکام الشرعیة
6. تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین
7. تذکرة الفقهاء
8. قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام
9. مدارک الأحکام
10. نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام
11. المنهاج فی مناسک الحاج
12. تسبیل الاذهان الی احکام الایمان
13. تسلیک الافهام فی معرفة الاحکام
14. تنقیح قواعد الدین
15. تذهیب النفس فی معرفة المذاهب الخمس
16. المعتمد فی الفقه
17. رسالة فی واجبات الحج و ارکانه
18. رسالة فی واجبات الوضو و الصلوة
19. قواعد الاسلام
20. ارشاد الاذهان فی احکام الایمان
آثار اصولی
1. النکة البدیعة فی تحریر الذریعة
2. غایة الوصول و ایضاح السبل
3. مبادی الوصول الی یعلم الاصول
4. تهذیب الوصول الی علم الاصول
5. نهایة الوصول الی علم الاصول
6. منتهی الوصول الی علمی الکلام و الاصول
آثار کلامی و اعتقادی
1. منهاج الیقین
2. کشف المراد
3. انوار الملکوت فی شرح الیاقوت
4. نظم البراهین فی اصول الدین
5. معارج الفهم
6. الابحاث المفیدة فی تحصیل العقیدة
7. کشف الفوائد فی شرح قواعد العقائد
8. تسلیک النفس الی حظیرة القدس
9. نهج المسترشدین
10. مناهج الهدآیة و معارج الدرآیة
11. منهاج الکرامة
12. نهایة المرام
13. نهج الحق و کشف الصدق
14. الالفین
15. باب حادی عشر
16. اربعون مسألة
17. رسالة فی خلق الاعمال
18. استقصاء النظر
19. رسالة السعدیة
20. رسالة واجب الاعتقاد
21. اثبات الرجعة
22. الایمان
23. رسالة فی جواب سئوالین
24. کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام
25. جواهر المطاب
26. التناسب بین الاشعریه و فرق السوفسطائیه
27. المبحاث السنیه و المعارضات النصریه
28. مرثیه الحسین علیه السلام
آثار حدیثی
1. استقصا الاعتبار فی تحقیق معانی الاخبار
2. مصابیح الانوار
3. الدرر و المرجان فی الاحادیث الصحاح و الحاسن
4. نهج الوضاح فی الاحادیث الصحاح
5. جامع الاخبار
6. شرح الکلمات الخمس لامیرالمؤمنین علیه السلام
7. مختصر شرح نهج البلاغه
8. شرح حدیث قدسی
آثار رجالی
1. خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال
2. کشف المقال فی معرفة الرجال
3. ایضاح الاشتباه
آثار تفسیری
1. نهج الایمان فی تفسیر القرآن
2. القول الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز
3. ایضاح مخالفة السنة
آثار فلسفی و منطقی
1. القواعد و المقاصد
2. الاسرار الخفیة
3. کاشف الاستار
4. الدر المکنون
5. المقامات
6. حل المشکلات
7. ایضاح التلبیس
8. الجوهر النضید
9. ایضاح المقاصد
10. نهج العرفان
11. کشف الخفاء من کتاب الشفاء
12. مراصد التدقیق و مقاصد التحقیق
13. المحاکمات بین شراح الاشارت
14. ایضاح المعضلات من شرح الاشارات
15. نور المشرق فی علم المنطق
16. الاشارات الی معانی الاشارات
17. بسط الاشارت
18. تحریر الابحاث فی معرفه العلوم الثلاثه
19. تحصیل الملخص
20. التعلیم التام
21. شرح القانون
22. شرح حکمه الاشراق
23. القواعد الجلیه
آثار دعا و مناجات
1. الادعیة الفاخرة المنقولة عن الائمة الطاهرة
2. منهاج الصلاح فی اختصار المصباح
آثار ادبی
1. کشف المکنون من کتاب القانون
2. بسط الکافیة
3. المقاصد الوافیة بفوائد القانون و الکافیة
4. المطالب العلیة
5. لب الحمکة
6. اشعار در موضوعات مختلف و قصیده ای بلند درباره دانش و مال
آثار متفرقه
1. آداب البحث
2. جوابات المسائل المهنائیة الاولی
3. جوابات المسائل المهنائیة الثانیه
4. جواب السوال عن حکمه النسخ
5. وصیتنامه
6. الغریة
7. مسائل سید علاالدین
وفات و مدفن
سرانجام این فخر جهان تشیع در ۲۱ محرم ۷۲۶ قمری در سن ۷۸ سالگی درگذشت و بدن مطهرش را برای دفن در حرم علی بن ابیطالب به نجف اشرف انتقال داده و در آن مکان مقدس به خاک سپرده شد.
شادی و نشاط
یکی از نیازهای اساسی انسان، شاد زیستن است، زیرا انسان متعادل، خود و جامعه خود را در پرتو آن می سازد؛ از این رو همه به دنبال شادی اند. قطعاً اسلام که دینی فطری و تأمین کننده صلاح دنیا و آخرت انسان است، مخالف شادی نیست، بلکه حامی و پشتیبان آن نیز می باشد. از نگاه دین، شادی پسندیده آن است که جهت گیری الهی داشته باشد و یا مقدمه ای برای انجام وظایف شرعی باشد، چون طبق نظام ارزشی اسلام، مطلوب واقعی، تقرب به خداست و همه حرکات و سکنات و افعال انسان باید در راستای آن انجام گیرد تا تکامل حاصل گردد.
مطالعات و پژوهشهای روانشناسان در سالهای اخیر، نشان می دهد که اگر مردم، عوامل شادی بخش نسبتاً پایدار (مانند همسر یا دوستانی مهربان و حمایت کننده، شغلی سالم و سازنده، برنامه تفریحی لذت بخش و منظم) را با شادیهای کوچک و گذرا (نظیر گرفتن نمره خوب یا تشویق کاری، رفتن به گردش یا مسافرتی کوتاه مدت) بیامیزند، به بالاترین درجه شادی نایل می شوند.
مدتهاست که ثابت شده خوشبختی به پول و امکانات زیاد، موقعیت اجتماعی بالا، زن یا مرد بودن، برخورداری از چهره ای زیبا و… بستگی ندارد؛ چرا که اگر نگوییم بسیاری از دارندگان عوامل یاد شده، دارای گرفتاریها و رنجهای بیشتری از مردم عادی هستند، می توان گفت که از نظر شادی پایدار درونی، امتیازی بر دیگران ندارند. پس شادکامی به چه خصوصیات و عواملی مربوط است؟
پژوهشهای تجربی، بر: صفات معینی از شخصیت، شغل متناسب با مهارتها، پیوندهای صمیمانه دوستی، و ایمان مذهبی تأکید می کنند.
در میان صفات و خصلتهای شخصیت، اعتماد به نفس بالا، خوش بینی، برون گرایی و احساس و باورِ کنترل داشتن بر خود، اهمیت بیشتری دارند.
نسبت شادی با دین.
شادی و نشاط، چه نسبتی با دین دارد؟ آیا دین شادابی را تقویت می کند یا سبب رکود و خمود آن است؟
با توجه به منابع دینی، یعنی قرآن و سیره پیشوایان معصوم، دین اسلام موافق نشاط و شادی بوده، علاوه برآن که آدمی را از تنبلی رهانده، سرزنده و سر حال می سازد؛ البته این شادی، افراطی و تفریطی نبوده، بلکه درچارچوب نگاه تعدیلی قابل رهیابی است.
توجه به منابع دینی، یعنی قرآن و سیرة پیشوایان معصوم، دین اسلام موافق شادی و نشاط بوده، البته این شادی افراطی و تفریطی نیست بلکه در چارچوب نگاه تعدیلی قابل رهیابی است.
با کند و کاو در نظریات دانشمندان و متون معتبر میتوان موارد ذیل را در زمرة عواملی بر شمرد که حالت شادی و نشاط را در انسان پدید میآورند: 1.ایمان 2. رضایت و تحمل 3. پرهیز از گناه 4. مبارزه با نگرانی 5. تبسم و خنده 6. مزاح و شوخی 7. بوی خوش 8. خودآرایی 9. پوشیدن لباسهای روشن 10. حضور در مجالس شادی 11. ورزش 12. امید به زندگی 13. کار و تلاش 14. سیر و سفر 15. تفریح 16. تلاوت قرآن 17. تفکر در آفریدههای خداوند 18. صدقه دادن 19. نگاه کردن به سبزه ها و. ..
اگر بخواهی برای تمام شادمانی هایی که داری تشکر کنی، دیگر وقتی برای گله گزاری نخواهی داشت.*
باید تا آخرین حد ممکن خوشبخت باشیم و شادمانی کنیم.*
بیایید شاد باشیم و به خاطر بسپاریم که بدبختی های تحمل ناپذیر، آنهاست که هرگز پیش نمی آید.*
*تبسم حرفی ندارد، ولی سود بسیار می دهد؛ لحظه ای بیش پایدار نیست، ولی یاد آن در سراسر عمر باقی می ماند.
در قلب خود بنویسید هر روز بهترین روز سال است*
معرفی کتاب
«تبسم گل» درباره شادی و نشاط در سیره معصومین(ع) تدوین شده است و به بررسی نکاتی درباره شادی و نشاط نظیر اصالت غم یا شادی، پیشینه شادی در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) و آداب شادی کردن می پردازد.
نگارنده در بخشی جداگانه که بیشترین حجم اثر را در برمی گیرد، به بیان لطائف شیرین سخنان پیامبر(ص) و حضرت علی(علیه السلام) روی آورده است.
کتاب «تبسم گل» با شمارگان هزار نسخه، در 48 صفحه و به بهای 30 هزار ریال از سوی انتشارات یاس نبی منتشر شده است.
جایگاه عفاف و حجاب در اسلام
مقدمه:
نگاه اسلام به زن همراه با حرمت و کرامت است، اسلام در بدو پیدایش، زنان را از اسارت فرهنگ جاهلی نجات داد و قدر و منزلت و شخصیت انسانی از دست رفتة آنان را در فرهنگ جاهلی مرد سالار احیاء کرد. اگر چه در دوران مدرن نیز اندیشه های فمینیستی مدافع حقوق زنان تلاش زیادی جهت رفع تبعیض از این قشر کرده اند اما در این راه دچار افراط شده اند و به نحوی زن بودن زن و تفاوتهای طبیعی بین دو جنس را فراموش کرده اند و روابط سالم بین دو جنس، از بین برده اند و بدین طریق بنیان نظام خانواده را متزلزل کرده اند. مطرح شدن چنین اندیشه هایی در جهان و بالطبع در جامعه ما به دلیل گسترش ارتباطات جهانی؛ ضرورت بررسی تجویز ارزشهای اخلاقی همچون حجاب و عفاف و کارکردهای آن را بیش از بیش هویدا کرده است.
عفاف:
عفاف به عنوان یک ارزش درونی و والای اخلاقی در اخلاق اسلامی جایگاه بسیار والایی دارد. و عفاف به عنوان ریشة حجاب و حجاب به عنوان یک عمل ظاهری، بازتاب عفاف به عنوان یک ارزش درونی است؛ به عبارت دیگر عفاف ریشه و سرچشمة حجاب است. دین اسلام با تأکید بر ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و پاکدامن و حجاب و پوشش، می خواهد حرمت و کرامت زن در عرصة اجتماع حفظ شود و استعدادهای خدادادی او در فعالیتهای صرف جنسی صرف نشود. بنابراین عفاف و حجاب در اسلام از یک مسئلة کلی تر و اساسی تر ریشه میگیرد و آن این است که آیا تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را ببرد یا نه؟ به عبارت دیگر مسأله این است که آیا کامیابی های جنسی باید محدود به محیط خانوادگی و همسران مشروع باشد، یا می تواند آزاد باشد و به محیط اجتماع کشیده شود؟ اخلاق جنسی اسلامی بر خلاف اخلاق جنسی غرب که مبتنی بر روابط آزاد بین مرد و زن به شرط رعایت آزادی دیگران است؛ میخواهد انواع التذاذات جنسی به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع خالص برای کار و فعالیت باشد به همین جهت به زن اجازه نمی دهد که وقتی از خانه بیرون می رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی دهد که چشم چرانی کند و در همین راستا بر ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و حجاب تأکید می ورزد.
حفظ حجاب و ترک جلوه گری ثمرات بسیاری دارد که برخی از آنها عبارت است از:.
آرامش روحی ، استحکام پیوند خانواده ، حفظ نسل ، جلوگیری
از سوء قصد و تجاوز، پیشگیری از امراض مقاربتی و روانی ، پائین آمدن آمار طلاق ، خودکشی ، فرزندان نامشروع و سقط جنین ، از بین رفتن رقابت های منفی ، حفظ شخصیّت و انسانیّت زن ، و نجات او از چشم ها و دلهای هوسبازی که امروز دنیای غرب و شرق را در لجن فرو برده است .
پیام های آیه31سوره نور
1- در لزوم عفّت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام بین زن و مرد، فرقی نیست
2- جلوه گری زنان ، در جامعه ممنوع است .
3- ظاهر بودن قسمت هایی از بدن که به طور طبیعی پیداست ، (صورت ، دست یا پا مانعی ندارد.)
4- در میان انواع پوشش ها، نام مقنعه و روسری بزرگ آمده و این دلیل بر اهمیّت حجاب است .
5- در قانون گزاری باید به ضرورت ها، واقعیّت ها و نیازها توجّه شود. (اگر پوشاندن آن قسمت از بدن که خود به خود آشکار است ، واجب می شد، زندگی برای عموم زنان مشکل بود)
6- اسلام به نیازهای فطری و غریزی بشر پاسخ مثبت می دهد.
7 - هرگونه راه رفتنی که سبب آشکار شدن زیورهای مخفی زن شود ممنوع است.
8- زن ، حق ّ مالکیّت دارد
9- زن ، زینت خود را تنها به زنان مسلمان می تواند نشان دهد و نزد زنان کفّار باید خود را بپوشاند. یعنی زنان خودی و مسلمان نه بیگانه .
10- پوشش زن با تمایلات جنسی مردان نامحرم کاملا ارتباط دارد.
11- حجاب وپوشش ، واجب است ، وهرکاری که زینت زن را آشکار کند یا دیگران را از آن آگاه کند ممنوع است . 12- مقدار واجب برای پوشش سر و صورت ، انداختن روسری و مقنعه ای است که گردن و سینه را بپوشاند. 13- با حفظ حجاب ، حضور زن در جامعه مانعی ندارد ّ) همان گونه که شرکت زن در نماز جماعت بلامانع است .)
14- همه مردم نسبت به مسأله نگاه و حجاب مسئولند و برای نگاه های حرام خود باید توبه کنند15- مقتضای ایمان ، توبه به درگاه خداوند است . 16- توبه ، هم واجب است و هم کلید رستگاری است .)
17- راه رستگاری ، بازگشت از مسیرهای انحرافی به راه خداست .
چشم پوشی, وظیفه شرعی یک مسلمان: قرآن کریم قض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است. و پس از آن فرمود : به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنندپس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار را وظیفه ضروری و واجب مومنین شمرده شده است.
نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است
: قرآن کریم قض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : در مورد رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوش ها، شنیدن حرام است اسلام تأکید خاصی دارد که زن و مرد باید کامیابی جنسی خود را تنها و تنها در محدودة ازدواج فراهم سازند. به عبارت دیگر افراد یا باید تن به ازدواج دهند یا باید محرومیت مطلق را تحمل کنند. ازدواج در نظام اخلاق جنسی اسلامی بر خلاف اخلاق جنسی غرب که از آزادی به محدودیت آمدن است؛ مبتنی بر از محدودیت به آزادی آمدن است و ازدواجی که پایه و خاصیت روانیش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می آورد و آنکه پایهاش از آزادی به محدودیت آمدن است فاقد استحکام است و منجر به طلاق می شود؛ زیرا کسی که تجارب جنسی فراوانی دارد به سختی می تواند خود را مقید به ازدواج و چهار چوب خانواده کند؛
خود نمایی زنان: بیشترین عامل بروز این بیماری در مردان حس خودنمایی در زنان است. مردان به طور طبیعی نسبت به زیبایی و اندام جنس مخالف حساس اند و زنان بد یا بی حجاب با خودنمایی در عرصه جامعه این گرایش مردان را تحریک می نمایند. در تفاسیر شیعه وسنی ذیل آیه 30 سوره نور, نقل کرده اند که: «روزی در هوای گرم مدینه، زن جوانی در حالی که روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او، پیدا بود، از کوچه ای عبور می کرد، مرد جوانی از انصار، آن حالت را مشاهده کرد و چنان غرق تماشا شد که از خود و اطرافش غافل گردید و به دنبال آن زن حرکت نموده تا این که صورتش به شی ای اصابت کرد و مجروح گردید، هنگامی که به خود آمد، خدمت پیامبر(ص) رفت و جریان را برای او بیان داشت، این جا بود که آیات سوره مبارکه نور در مورد پوشش زنان نازل گردید قرآن کریم برای رفع این معضل اجتماعی در آیات شریفه سوره نور، از یک طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور می دهد که نگاه های خود را کوتاه ساخته و به نامحرم خیره نشوند و از فساد و آلودگی دوری کنند و از سوی دیگر به خانم ها دستور می دهد پوشش مناسب را رعایت کرده و زیورآلات خود را آشکار نسازند. تا حوادث نظیر حادثه ای که آیه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نیفتد و جوانان از خود بی خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نیفتند و امنیت و آرامش خود و دیگران را خدشه دار نسازند.
در سوره احزاب نیز در یک جا به خانم ها دستور می دهد: «در محاورات روزمره حالت عادی داشته و با ناز و کرشمه و طنازی صحبت نکنید و در کوچه و خیابان با بدن های نیمه عریان و لباس های بدن نما، ظاهر نشوید. چند آیه بعد می فرماید: «با چادر و مقنعه اندام خود را بپوشانید.» تمام این برنامه و تأکیدها برای آن است که: مردم، زن ها را به عنوان افراد عفیف و پاکدامن بشناسند و موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم نسازند و چشم طمع ندوزند و در نتیجه امنیت و آرامش قشر خانم ها در سایه چادر و رعایت ضوابط شریعت و پوشش اسلامی، تأمین شود
در ادامه قرآن کریم می فرماید: با این راه و روش، اگر بیماردلان هوسباز اصلاح نشدند و به آزار و اذیت خانم ها ادامه داده و امنیت و آرامش آنان را تهدید کردند. برخورد شدیدتری با آنان صورت خواهد گرفت: «اگر منافقان و بیماردلان «شهوت پرست» و کسانی که در شهر، اضطراب و نگرانی به وجود می آورند از اعمال زشت خود دست برندارند، ترا «ای رسول» علیه ایشان می شورانیم، در آن صورت، مدت کمی در مجاورت عفاف به عنوان یک ارزش درونی و والای اخلاقی در اخلاق اسلامی جایگاه بسیار والایی دارد. و عفاف به عنوان ریشة حجاب و حجاب به عنوان یک عمل ظاهری، بازتاب عفاف به عنوان یک ارزش درونی است؛ به عبارت دیگر عفاف ریشه و سرچشمة حجاب است .
دین اسلام با تأکید بر ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و پاکدامن و حجاب و پوشش، می خواهد حرمت و کرامت زن در عرصة اجتماع حفظ شود و استعدادهای خدادادی او در فعالیتهای صرف جنسی صرف نشود. بنابراین عفاف و حجاب در اسلام از یک مسئلة کلی تر و اساسی تر ریشه میگیرد و آن این است که آیا تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را ببرد یا نه؟ به عبارت دیگر مسأله این است که آیا کامیابی های جنسی باید محدود به محیط خانوادگی و همسران مشروع باشد، یا می تواند آزاد باشد و به محیط اجتماع کشیده شود؟ اخلاق جنسی اسلامی بر خلاف اخلاق جنسی غرب که مبتنی بر روابط آزاد بین مرد و زن به شرط رعایت آزادی دیگران است؛ میخواهد انواع التذاذات جنسی به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع خالص برای کار و فعالیت باشد به همین جهت به زن اجازه نمی دهد که وقتی از خانه بیرون می رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی دهد که چشم چرانی کند و در همین راستا بر ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و حجاب تأکید می ورزد.
کارکردهای عفاف و حجاب در اسلام
شکوفایی استعدادهای فطری و طبیعی: اخلاق جنسی اسلامی با نفی و طرد اخلاق جنسی کهن که مبتنی بر طرد و تحقیر غریزة جنسی و ترویج رهبانیت و مبارزه با یک نیاز طبیعی و غریزی انسان به نام رسیدن به حقیقت، که نتیجة آن کشمکش و تعارض درونی، از بین رفتن اعتدال و سلامت روحی و روانی فرد و صرف نیروهای و استعدادهای فطری و طبیعی فرد به مبارزه با یک نیاز زیستی و طبیعی بود، به مبارزه برخاست و از سوی دیگر با طرد اخلاق جنسی نوین که مبتنی بر آزادی روابط جنسی بین زن و مرد بود، به مخالف اسلام تأکید خاصی دارد که زن و مرد باید کامیابی جنسی خود را تنها و تنها در محدودة ازدواج فراهم سازند. به عبارت دیگر افراد یا باید تن به ازدواج دهند یا باید محرومیت مطلق را تحمل کنند. ازدواج در نظام اخلاق جنسی اسلامی بر خلاف اخلاق جنسی غرب که از آزادی به محدودیت آمدن است؛ مبتنی بر از محدودیت به آزادی آمدن است و ازدواجی که پایه و خاصیت روانیش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می آورد و آنکه پایهاش از آزادی به محدودیت آمدن است فاقد استحکام است و منجر به طلاق می شود؛ زیرا کسی که تجارب جنسی فراوانی دارد به سختی می تواند خود را مقید به ازدواج و چهار چوب خانواده کند؛
کنترل جنسی
کنترل جنسی از طریق عفت و پاکدامنی، حجاب و پوشش امکان پذیر است. عفت و پاکدامنی، ستر و پوشش عمومی به دلیل سالم سازی عرصهها و فعالیتهای اجتماعی به عنوان یکی از برترین خصلتها بشمار آمده است. با توجه به اینکه صرف ازدواج باعث نمی شود که افراد به سایر افراد دیگر رغبت و تمایل نداشته باشند، بنابر این کنترل جنسی در همه شرایط لازم است؛ زیرا ازدواج شرط لازم است و شرط کافی نیست، خصوصاً اگر در شرایطی که زن خودش را در یک وضع مهیجی قرار دهد. این است که اسلام در معاشرت های زن و مرد یک حدود و قیودی قائل است و این حدود و قیود را فقط و فقط برای این وضع کرده است که ارتباط زن و مرد به شکلی نباشد که تهییج آور باشد. یعنی شهوات یکدیگر را تحریک کنند.
ترویج فرهنگ نماز در بین زنان
زنان در حال نماز خواندن مکلف به داشتن حجاب کامل هستند؛ از طرفی بهترین نوع ارتباط معنوی بنده با خدای خویش در حالت نماز می باشد. با توجه به وجوب پوشش در نماز که بهترین حالت ارتباط زن با خداوند متعال است به ارزش جایگاه حجاب پی می بریم از طرفی زنان مومن برای انجام فرضیه الهی نماز در روز چندین بار داشتن پوشش کامل را عملا تمرین و تکرار می کنند علاوه بر آن با توجه به آیه مبارکه «وقرن فی بیوتکن و لاتبرجن …. اقمن الصلوه …» خداوند در این آیه شریفه به زنان امر می کند که شرح و جلوه گری نکنید و اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید نماز شما را از فحشاء منکر باز می دارد. نماز خواندن نیرومندترین وسیله برای حفظ حجاب است.
خلاصه ونتیجه سخن:
رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تکلیف الهی است. رعایت آن، علاوه بر این که موجب عمل به دستورات الهی می شود، شخصیت فردی اجتماعی و معنوی انسان محجوب و پاکدامن، سیر صعودی پیدا کرده و نردبان تعالی و تکامل را یکی پس از دیگری طی می کند و از سوی دیگر در تأمین بهداشت روحی و روانی و آرامش خانواده ها و صفا، نورانیت و امنیت در جامعه نقش به سزایی ایفا می کند.
بنابر این:
*مسئولان ذیربط حکومت اسلامی ودینی که سه وظیفه مهم بعهده دارند (1- تصحیح دین شناسی مردم 2- تحکیم دین باوری مردم3- تسهیل دینداری مردم) را به عهده دارد در جهت تحکیم،ترویج وتوسعه این تکلیف قرانی گام های اساسی وجدی بردارند.
جست وبرقلوب مردم(مخاطب ) وارد شد. * تمامی وزارتخانه ها وسازمان ها بابرگزاری نشست های پربارورسیدن به یک همگرایی نظری وعملی واتخاذ تصمیمات صحیح بر اساس شرع وقانون درقالب بخشنامه روشن وبا ضمانت اجرایی مستحکم وتعریف شده یک اقدام جدی، هماهنگ وهمگانی بعمل آورن*باالهام از فرمایش استاد شهید مطهری، مردم آنگونه زندگی می کنند که می اندیشند بنابراین برای ایجاد تغییر روی رفتار ومنش کسی بایستی برروی افکار واندیشه اوکارکرد وتاثیر گذاشت، تاثیر روی اندیشه زمانی موثر، مفید وسازنده است که ارزش های الهی راباورپذیرنمود ودرراستای تحقق آن از همه توان وامکانات( رسانه ملی،مطبوعات،دانشمندان و…) استفاده کردوبه موضوع مخاطب شناسی، متودولوژی تبلیغ،قالب های تاثیر گذارو…بهره
منابع:
1- قرآن کریم
2- سوره نور
3- مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا، قم،
1368.4- مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن تفسیر سورة نور جلد چهارم انتشارات صدرا، 1369.
5- مطهری، مرتضی، فلسفه حجاب، انتشارات صدرا، قم، 1353.
دیشب از فَرقِ علی(علیه السلام) کعبه پُلی زد به بهشت
چه مراعاتِ نظیریست؛
علی،
کعبه،
بهشت
ایام شهادت مولای متقیان امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام تسلیت باد.
آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی: عبد، هر گره کوری داشته باشد، در ماه مبارک رمضان با ربّ خود در میان بگذارد، خداوند آن را باز میکند.
پس، از ماه رمضان غفلت نکنید!
امیرالمومنین امام على عليه السلام: أقوَى الناسِ مَن قَوِيَ عَلى غَضبِهِ بِحِلمِهِ؛
قويترين مردم، كسى است كه با بردبارى بر خشم خود چيره شود.
ميزان الحكمه ج8 ص449
امام على عليه السلام: اِرفِضِ الدُّنيا، فَإِنَّ حُبَّ الدُّنيا يُعمي ويُصِمُّ ويُبكِمُ و يُذِلُّ الرِّقاب
دنيا را بران كه محبّت دنيا، كور و كر و لال مى كند و سرفرازان را خوار.
علی مع الحق و الحق مع علی
آری کشور عزیز ما ایران بنام مولا علی علیه السلام شناخته شده و بر پیشانی این آب و خاک نام مقدس مولا درخشندگی داشته و دارد.
می خواهم عرض کنم طلاب خواهر چگونه این نعمت بزرگ را پاس داشته و برای خود سهمی در آن دست و پاکنند.
تاریخ اسلام سه عنوان را در ارتباط با مولا ذکر نموده و در آن سخن رانی کرده:
دانش همراه با فصاحت و بلاغت در حد فوق عادی؛ نهج البلاغه گویای قسمتی از آن است.
دوم استقامت و شجاعت در پیشبرد اسلام در جنگ و صلح در حاکمیت و خانه نشینی با پیامبر عظیم الشان و بعد از ان، همراه با صدیقه کبری و بعد از آن شیوه مبارزات او در صدر اسلام و صبر او بعد از رحلت پیامبر عظیم الشان و دوران امامت حاکی از صفت دوم است.
سوم تقوی و پرهیزکاری، عبادت و خضوع، دعای کمیل و گریه های نیمه شب های کوفه همه و همه گواه صفت سوم
اکنون خواهر طلبه تو می خواهی سهمی داشته باشی؟! بسم الله.
خوب درس بخوان؛ اسلام را فراگیر؛ تحقیق و مطالعه کن؛ وقت بگذار و برای علم ارزش ذاتی قائل باش؛ اندوخته دیگران را مطالعه کن و بر آن بیفزا؛ استقامت در تبلیغ داشته باش؛ زحمت آن را تحمل کن؛ هدف را پیش برد اسلام قرار ده و لیس الا.
تقوای فردی و اجتماعی را فراگیر و عمل کن تا به آن برسی؛ آن چه از اخلاق ذمیمه بخل و حسد و تکبر، تند خوانی، بدزبانی و… داری با آن ها مبارزه کن و همه را به صفات نیک بدل نما.
از عبادت غافل مشو. واعبد ربک حتی یاتیک الیقین (ای الموت)
خداوندا! حوزه های ما را هر روز شکوفاتر از قبل بفرما و ما را خدمتگذار مخلص قرار ده.
علی شیخ موحد
96/3/21