« بین الطلوعین... | اقامت حضرت امام خميني-ره- در مدرسه علوي -1357ش- » |
فقیه سترگ حضرت علامه حیدر قلی سردار کابلی کرمانشاهی(ره)
در سده اخیرشخصیت های برجسته علمی و نامداری برخواستند و هرکدام در این کشور و دیگر بلاد اسلامی مصدرخدماتی دینی، علمی و فرهنگی واقع شدند، آنگونه که از نهاد های علمی و فرهنگی، مخصوصا مدارس دینی و حوزه های علمیه، نهادهای علمایی همانند شورای علمای سرتاسری و شورای علمای شیعه و…. انتظار می رفت تا از خدمات و مقام علمی دانشمندان این کشور تجلیل و قدردانی بعمل آوردند. با کمال تأسف چنین اقدام حتی از سوی مراکزعلمای هم صورت نگرفته است.
ستاره گمنام از آسمان علم و حكمت حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ حیدرقلی خان سردار کابلی(ره) بزرگمرد فقیه، محدث عالی قدر، رجالی کبیر، ادیب بارع ، ریاضی دان بی بدلیل وبحق توان گفت که جامع علوم معقول ومنقول بوده وبا تواضع چشمگیر ونفس مهذب وجمال ملکوتی هم دوره هایش را مجذوب خود ساخته بود.
او کسی بود که به فرموده شیخ آقا بزرگ تهرانی «من اکبر علما الشیعه فی هذالقرن» بوده است. علامه بزرگوار علاوه برعلوم مختلف که تذکر یافت، درعلوم غريبه و چند زبان رايج دنياي آن روز نیز ید طولایی داشت؛ لذا بخاطر اهمیت موضوع و تجلیل از مقام این عالم فرزانه به مناسبت سالگرد ارتحال ملکونی وی نکاتی پیرامون اندیشه وحیات با برکت آن فقیه و عارف گمنام، تحت عنوان«یادمان علامه سردار کابلی» حضور خوانندگان محترم پیش کش می گردد.
خرم گلی که بشکفد از شاخسار علم
خوش سبزه ای که سرزند از جویبار علم
حیدرقلی فرزند سردار نور محمد خان در هجدهم محرم 1293 هجری قمری. در محله شیعهنشین قزلباشهای چنداول کابل، متولد شد. چهار ساله بود که استعمار انگلیس سایه خود را بر اکثر کشورهای شرقی و غربی گسترده بود و یکی از مهرههای خود را در افغانستان به قدرت رساند. با روی کار آمدن امیر عبدالرحمان خان، دستنشانده انگلیس، نور محمد خان که از سرداران عالیرتبه ارتش محسوب میشد همراه با خانوادهاش به یکی از ایالات مستعمره بریتانیا (هند، شهر تاریخی لاهور) تبعید شد. خانواده سردار مدت هفت سال (۱۲۹۷ - ۱۳۰۴ ق) در لاهور مهاجر بودند.
در این ایام حیدرقلی فرزند ارشد سردار راهی مکتبخانه و مدارس دولتی گردید. وی در مدت هفت سال تمام پایههای علوم جدید را در لاهور فراگرفت و در مکتبخانه، علوم دینی و قرآن را آموخت. در حالی که هنوز دوازده بهار از سن حیدرقلی سپری نشده بود از جمله دانشمندان جوان و ریاضیدانان هوشمند لاهور به حساب میآمد. او در عنفوان جوانی در بیشتر علوم و فنون روز صاحب نظر و رای بود و در میان دانش آموزان شهر لاهور رتبه اول را از آن خود نموده بود، به طوری که معلمان و اساتید کلاس حیدرقلی از فضل و آن دانش آموز مهاجر بهره میبردند و نسبت به وی احترام خاصی به جا میآوردند. چندی نگذشت که آوازه علمی حیدرقلی شهره شهر گشت.
دولت مستعمره هند هر چند گاهی اسباب اذیت و آزار خانواده سردار را فراهم می ساخت و با بهانه گیریهای واهی روزگار را بر آنان تنگ میساخت و توسط عوامل دولت دستنشانده کابل چنگ و دندانی علیه سردار مهاجر نشان داده میشد. به همین علت نور محمد خان مجبور شد شهر لاهور را به قصد عراق، ترک نماید و بدین ترتیب حیدر قلی به همراه خانواده در سال ۱۳۰۴ ق. وارد بندر ساحلی بصره گردید.
تحصیلات حوزوی
حیدرقلی پس از زیارت مزار پیشوایان اسلام و آشنایی با اختران حوزه نجف اشرف نزد اساتید زبده و وارسته نجف چون شیخ علی اصغر تبریزی، تحصیل علوم حوزوی را آغاز کرد. وی پس از شش سال تلاش بی وقفه توانست بر قله رفیع اجتهاد و استنباط علوم اسلامی قرار گیرد. وی در میان طلاب معاصر خود در فضل و دانش نمونه بود و همه او را به حکیم، دانشمند و مجتهد بزرگ میشناختند.
مشایخ اجازه
حکیم وارسته علامه سردار کابلی پس از کسب مدارج علمی و رسیدن به درجه اجتهاد و فتوا موفق شد از رجال نامی و استوانههای بزرگ حوزه همچون:
1. آیتالله سید حسن صدر(ره)
2. آیتالله میرزا محمد علی دشتی(ره)
3. آیتالله حاج سید عباس لاری(ره)
4. آیتالله حاج شیخ عباس قمی(ره)
5. آیتالله سید یحیی خراسانی (ره)
5. آیتالله شیخ آقا بزرگ تهرانی(ره)
مفتخر به دریافت «اجازه» و نقل روایات گردد.
آشنایی با زبانهای خارجی
سردار کابلی همراه با فراگیری علوم معقول (فلسفه، حکمت و هیئت) و منقول (فقه و اصول) به زبانهای زنده جهانی (عربی، انگلیسی، عبری و اردو) آشنایی کامل پیدا کرد و با لهجه مخصوص هر زبان قادر به تکلم و محاوره بود و برخی از تالیفات خود را به نگارش درآورد و بعضی از کتب خارجی را ترجمه نمود. وی تحقیقاتی درباره زبان عبری به عمل آورد و برخی از نظرات دانشمند مسیحی عراق (اب انستاس…) درباره «فقه اللغة» را رد کرد. و نیز کتاب انجیل برنابا را از عربی به فارسی درآورده و با نسخه انگلیسی آن تطبیق داد. وی سرودههایی نیز به زبان اردو و انگلیسی دارد.
هجرت از حوزه
علامه سردار کابلی در اوج شکوفایی علمی و در بحبوحه جوانی و رسیدن به قله بلند اجتهاد آهنگ هجرت از حوزه را به صدا درآورد و در تاریخ 1310 ق همراه خانواده به قصد تبلیغ اسلام و انجام رسالت برای تنویر و ارشاد جامعه اسلامی، با حوزه وداع گفت. با اینکه همه نوع امکانات برای او فراهم بود و هیچ گونه مشکل سیاسی و مالی او را تهدید نمیکرد، با کوله باری از علم و حکمت، حوزه را رها نموده، وارد سرزمین کرمانشاه گردید. آن روز شهر کرمانشاه از محرومترین مناطق غرب ایران به حساب میآمد.
خدمات فرهنگی
تمرکز فکری سردار بسیار عالی بود. با اینکه در میان مردم و همواره ماءنوس با آنان بود از فعالیتهای علمی و کنکاش در علوم تجربی و فکری غافل نشد. چه بسا در تحقیقات و تاءلیفات خود بیشتر از حوزه درس و بحث موفق بوده و شبانه روز بهترین لحظات زندگی خود را صرف مطالعه و تحقیق و فراگیری علوم و فنون میکرد در پی همین پشتکاری که داشت فن «کیمیا»گری را در کرمانشاه از دانشمندانی که با وی دیدار داشتند آموخت و به نتایجی بسیار ارزنده و دست یافت. وی تا آخرین دقایق عمرش از کتاب، قلم و دوات فاصله نگرفت. همیشه مینوشت و تفکر میکرد. هم اکنون آثار ارزشمندی در زمینههای مختلف از وی به یادگار مانده است که بیشتر آنها به صورت پراکنده در کتابخانههای عمومی و شخصی در ایران وجود دارد. از مجموع 32 جلد تالیفات وی به تعدادی اشاره میگردد:
1. کتاب اربعین (این کتاب حاوی چهل حدیث در فضایل امام علی(ع) از طرف اهل سنت میباشد.)
2. نظم باب حادی عشر
3. شرح دعای صباح
4. درالنثیر
5. رساله در معرفت (جو)(1)
6. غیة التعدیل (قبله شناسی)(2)
7. ترجمه انجیل برنابا و…
سردار بیشتر اوقاتش را صرف مطالعه یا نوشتن کتاب میکرد، از کتبی که همیشه در کنار خود می گذاشت و دم به دم به آنها مراجعه میکرد تاج العروس و دایرةالمعارف بریتانیکا بود و کمتر شب و روزی بر او می گذشت که ریاضیات مطالعه نکند. اکثر کتب کتابخانه اش را خوانده بود و هر کتابی را که می خرید ضمن مطالعه، اغلاط آن را تصحیح میکرد و برای بیشتر کتابهای مهم خود که چاپ قدیم و فاقد فهرست بودند، فهرست تهیه میکرد و حاشیه میزد.
قبله شناس
علامه مجلسي(ره) محدث بزرگ شيعه معتقد بود كه محراب قبله مسجد مدينه از سوي سلاطين جور از جايگاه اصلي خود منحرف گرديده است. با اينكه سردار كابلي اكثر محرابهاي موجود زمان خود را منحرف، از قبله ميدانست و خود با اندك انحراف از محراب مساجد نماز ميگزارد، با نبوغي كه در هيئت و حكمت داشت توانست با فرمولهاي پيچيده رياضي مسأله «انحراف قبله مسجد مدينه» را رد و حكيمانه مدعاي خويش را اثبات نمايد. وي معتقد است كه محراب مسجد مدينه صد در صد درست و طبق موازين رياضي و هيئت است و حتي انحراف نداشتن قبله مسجد پيامبر(ص) را از معجزات بارز مكتب اسلام دانسته و دلايلي در اين باره اقامه نموده است.
انس با كتاب
سردار بيشتر اوقاتش را صرف مطالعه يا نوشتن كتاب ميكرد، از كتبي كه هميشه در كنار خود ميگذاشت و دم به دم به آنها مراجعه ميكرد «تاج العروس»و «دائره المعارف بريتانيا»؟ بود و كمتر شب و روزي بر او ميگذشت كه رياضيات مطالعه نكند.
خوشنویسی
او علاوه بر فضایل و مناقبی که وی داشت هنرمند خوبی بود و در نستعلیق و شکسته قلمی توانا و نقش آفرین داشت. نمونه این دو خط را میتوان از حواشی سردار بر کتاب «شهاب» تالیف قاضی ابوعبدالله خضاعی و در «غیة التعدیل» مشاهده نمود که هر دو کتاب به طریق افست چاپ گردیده است.
اخلاق
انسانی بود قانع، صبور، خوشرو و خوش لهجه. وقتی راه میرفت زمین را مینگریست و وقتی مینشست در حال فکر کردن بود. وقتی به کسی میرسید با تبسم احوالپرسی میکرد و اگر سخن از علم و فضل او به میان میآمد میگفت: «من ذرهای بیش نیستم.» و… او ظاهری ساده و بیآلایش داشت. لباس ساده میپوشید، ساده سخن میگفت و غذای ساده میخورد مهربان بود و با مردم صمیمانه مینشست و صادقانه برخورد میکرد. از تمام وجودش اخلاص و صفا نمایان بود. ادب و تواضع آن مرد کریم، دوستان و آشنایانش را به شگفتی وا میداشت.
بزرگانی که به کرمانشاه وارد میشدند و اشتیاق به ملاقات با او را داشتند، او از باب احترام و ادب ابتدا به دیدن آنها میرفت تا آمدن آنها به منزل او جنبه بازدید داشته باشد. وی این احترام را نسبت به هر شخصی مراعات میکرد بدون آنکه ملاحظهای به مقام و مرام و مسلک طرف داشته باشد.
خاطره ای بسیار آموزنده از زبان افتخار ذریه فاطمی سیدالفقهاء آیت الله العظمی مرحوم علامه سید مرتضی حسینی نجومی کرمانشاهی(ره) پیرامون احترام ویژه علامه ذوالفنون و گوهر گرانبهای بی نظیر روزگار حضرت آیت الله العظمی علامه مرحوم حاج حیدر قلی سردار کابلی کرمانشاهی(ره):
روزی با مرحوم والدم قدس الله تعالی نفسه الزکیه و مرحوم علامه بزرگوار سردار کابلی و چند نفری دیگر از فضل و کمال در مجلسی بسیا مغتنم بودیم که بنده به عنوان فرد کمترین، سراپا گوش بودم.صحبت کتاب غایه التعدیل و وزن کر و درهم شرعی پیش آمد …هنگامی که گاه تفرق آن مجلس شد و بلند شدند، هرچه مرحوم والدم اصرار فرمودند که ایشان را در مجلس مقدم بر خود دارند با یک حالت عجیب و ایمانی راسخ فرمودند:چگونه ممکن است که جلوی فرزند رسول خدا(ص) و حضرت زهرای اطهر (س) بیفتم؟
سرور ارجمند بنده حضرت سید العلماءالعاملین آیت الله آقای حاج سید مجتبی میبدی فرزند استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله مرحوم حاج سید میبدی می فرمودند:در هنگامی که طفلی هفت هشت ساله بودم همراه مرحوم والدم به منزل مرحوم سردار که می رفتیم آن مرحوم تا جلو درب اتاق به استقبال آمده دست والدم را بوسیده وسپس دست مرا که طفلی خردسال بودم به احترام سیادت می بوسید.
این صحبت ها گر چه ممکن است حالتی و قصه ای باشد اما بسیار آموزنده و تکان دهنده است. برای ما که از هوی و هوس ها و تقدم و تاخرها رهایی یابیمو به مجرد هوای نفسی،اعصاب خود و دیگران را خرد نکنیم ،اصولا آن مرحوم طوری زندگی کرده بود که این اخلاقیات خیلی بهتر از اینها از مراتب عدالت،ملکه او شده بود. او آقا و پیشنماز نبود تا فکر بعضی چیزها باشد.گذرانش از وجوه شرعیه نبود تا به فکر تمهید این امور باشد و لذا واقعا حیات طیبه او ،به فرموده حاج شیخ آقا بزرگ بین کتاب و محراب تقسیم شده بود.
غروب ستاره خاور
سرانجام حکیم فرزانه دانشمند برجسته ، ستاره خاور، مهاجر گمنام علامه حیدرقلی ، در عالم هجرت و غربت پس از نیم قرن و اندی تلاش، برسی و نشر معارف اسلامی ، در سحرگاه جمادی الاول 1372 ق در حال راز و نیاز با ذات بی نیاز در سر سجاده نماز در 79 سالگی یا قلب آرام و ضمیر امیدوار از آسمان باختران غروب کرد و حوزه های علمیه و سرداران علم و معرفت را از رحلت خود عزادار و سیاهپوش ساخت.
پس از مراسم تشییع و عزاداری در باختران تابوت سردار را طبق وصیت خودش به نجف اشرف انتقال دادند. پیکر مطهر او در چهارم جمادی الاول 1372 ق در میان اشک و آه طلاب و رجال بزرگ حوزه نجف تشییع و در قبرستان وادی السلام در جوار مرقد مطهر «بوتراب» امام علی(ع) به خاک سپرده شد.
در فراق ستاره
نزدیک به نیم قرن از غروب دانشور بزرگ فیلسوف گمنام آیة الله سردار کابلی(ره) می گذرد. هنوز هم ارباب خرد و دانش در فراق سردار می سوزند و تنها از نظرات وی در محافل و سمینارهای علمی بهره می جویند. یکی از آن سرداران نام آور معاصر، حکیم بزرگوار علامه آیة الله حسن زاده آملی - دام عزه - است که بارها در دروس هیئت و حکمت خود از عظمت علمی سردار کابلی با این جملات قدردانی نموده است:
«ایشان ملای عجیبی بود. ملای مجهول القدری بود. در زمان ما جایشان خیلی خیلی در حوزه خالی است. رضوان الله تعالی علیه …»
پی نوشتها:
1. معيار سنجش مرواريد است. اين اثر يكي از آثار فني علامه است كه مربوط به عيار طلا و احجار كريمه ميشود.
2. ميتوانيد به كتاب «قبله شناسي» سردار كابلي يا زندگاني سردار كابلي، تأليف مرحوم كيوان سميعي مراجعه كنيد .
3. تلخیص از زندگانی «سردار کابلی»، ستاره خاور، چاپ 1372 سازمان تبلیغات اسلامی تاءلیف نگارنده سید حسن احمدی نژاد بلخی.
تهیه کننده: سید جعفرعادلی«حسینی»
فرم در حال بارگذاری ...