« مراسم سوگوای حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه طلاب شیراز | اسرار معارف شیعه-کتاب بصائرالدرجات-جلسه اول » |
روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند
ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند
من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم
آدم عاقل ولی اول تفکر می کند
مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم…
…روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند
آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد
آدم از این نوع برخوردش تحیر می کند
سنگ دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش…
… سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند
یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد
در میان روضه ی مادر مرا حُر می کند
نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد
از غلام مادرش آقا تشکر می کند
سینه ام می سوزد این ایام تا ذهنم کمی
چادری را زیر دست و پا تصور می کند
مطمئنم زیر دست پا که می افتد زنی
بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند.
شاعر: محمد جواد شیرازی
علیکم السلام
ممنون از بازدیدتون
باز هم به وبلاگ ما سر بزنید
انتقاد و پیشنهادی هم اگر دارید استفاده می کنیم .
موید باشید
فرم در حال بارگذاری ...