« مراسم سوگوای حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه طلاب شیرازاسرار معارف شیعه-کتاب بصائرالدرجات-جلسه اول »

 

روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند


ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند


من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم


آدم عاقل ولی اول تفکر می کند


مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم…


…روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند


آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد


آدم از این نوع برخوردش تحیر می کند


سنگ دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش…


… سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند


یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد


در میان روضه ی مادر مرا حُر می کند


نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد


از غلام مادرش آقا تشکر می کند


سینه ام می سوزد این ایام تا ذهنم کمی


چادری را زیر دست و پا تصور می کند


مطمئنم زیر دست پا که می افتد زنی


بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند.


شاعر: محمد جواد شیرازی 


موضوعات: مناسبت ها
   جمعه 21 اسفند 1394
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: maja [بازدید کننده]
maja
5 stars

سلام خسته نباشید
دل نشین بود
به دلم نشست

1394/12/22 @ 11:20
پاسخ از: فلاح زاده [عضو] 

علیکم السلام
ممنون از بازدیدتون
باز هم به وبلاگ ما سر بزنید
انتقاد و پیشنهادی هم اگر دارید استفاده می کنیم .
موید باشید

1394/12/25 @ 11:18


فرم در حال بارگذاری ...