حیا چیست؟ و چه فایده هایی دارد؟
واژه «حیاء»، یعنی ملاحظه و رعایت حدود و احکام شرعی و عقلی و عرفی و منفعل شدن از ارتکاب محرمات شرعیه و دوری از آن ها جهت حفظ آبرو و حیثیت خود، یا اجتناب از زشتی ها برای دوری از بدنامی و سرزنش در پیشگاه خدا و مردم. (1)
حیاء، در زبان روایات از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ به گونه ای که حیاء محصول ایمان و حتی عین ایمان و از آن یاد میشود. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «الْحَيَاءُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ الْإِيمَانُ فِي الْجَنَّةِ»؛ (2)
«حیاء، از ایمان است و ایمان در بهشت است (پس هر کس که با حیاء باشد، در بهشت است»).
و در جای دیگر فرمود: «الْحَيَاءُ وَ الْإِيمَانُ مَقْرُونَانِ فِي قَرَنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ»؛ (3)
«حیاء و ایمان، در یک رشتهاند و همدوش همدیگرند و چون یکی از آن دو رفت، دیگری هم میرود.»
اما فواید حیاء عبارت اند از:
1. موجب حفظ دین و ایمان است؛
2. بهترین عامل برای کسب عفاف است؛
3. علامت مروت و مردانگی است؛
4. موجب پوشانده شدن عیوب می شود؛
5. عامل کنترل بدی ها و زشتی ها است؛
6. منکرات را به معروف تبدیل می کند. (4)
〰〰〰〰〰〰〰〰
1. مهدی نیلی پور، بهشت اخلاق، ج 2، ص 637، نشر مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر.
2. ثقة الإسلام كليني، کافی، ج 2، ص 106، 8 جلدى، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه. ش.
3. همان.
4. مهدی نیلی پور، بهشت اخلاق، ج 2، ص 637.
15 اسفند روز درختکاری
در ایران، روز 15 تا 22 اسفند ماه به عنوان “هفته منابع طبیعی” نامگذاری شده است که نخستین روز این هفته یعنی 15 اسفند “روز درختکاری” است.
تاریخچه روز درختکاری
روز درختکاری ابتدا در سال 1872 و در ایالت نبراسکای آمریکا و در تاریخ 10 آوریل (21 فروردین)، توسط فردی به نام J.Sterling Morton برگزار شد و گفته می شود که در آن روز بیش از 1 میلیون درخت کاشته شده است اما بعد از مدتی این تاریخ به آخرین جمعه ماه آوریل انتقال یافت.
امروزه بیشتر کشورهای دنیا روز درختکاری را محترم شمرده و در این روز به کاشتن درخت ها و نهال های متفاوت اقدام می کنند. البته تاریخ این روز با توجه به آب و هوای هر کشور متفاوت است و بیشتر سعی می کنند تا در موقعی از سال این کار را انجام دهند که درخت قابلیت رشد کردن را داشته باشد. برای مثال می توان به کشور هایی مانند آلمان، مصر، پاکستان، مکزیک اشاره کرد که روز درختکاری به ترتیب در روزهای 5 اردیبهشت، 26 بهمن، 27 مرداد و دومین پنجشنبه از ماه جولای است.
روز درختکاری در ایران
درختکاری در ایران دارای پشتوانه ای از علایق ملی و سنت تاریخی است، تاریخ نشان می دهد که ایرانیان باستان، جشن های خاصی داشتند و در این جشن ها به درختکاری پرداخته و به خاک و زراعت احترام می گذاشتند.
در کشور ما روز درختکاری در 15 اسفند هر سال برگزار می شود و مردم با حضور در پارک ها، جنگل ها و اقصی نقاط شهر اقدام به کاشت نهال های جوان می کنند. ایرانی ها هر سال با کاشت درخت به استقبال سال نو رفته و در واقع با این کار نمادین در آستانه بهار زندگی را به زمین باز می گردانند. در این روز در مقابل بیشتر پارک ها و فضاهای سبز و دیگر نقاط شهر نهال هایی به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گیرید.
اهمیت درختکاری در اسلام
در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند. حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود». نیز در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که: “حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید”. و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است.
مطالب یاد شده به روشنی، وظیفه تک تک ما را در حفظ و حراست از منابع طبیعی موجود، خصوصاً جنگل ها و مراتع و همچنین توسعه پایدار و گسترش این نعمت الهی، به عنوان یک وظیفه دینی و ملی، مشخص می کند.
فواید درختان در زندگی انسانها
امروزه با صنعتي شدن جوامع بشري درختان نقش مهم تري در زندگي بشر ايفا مي كنند، از سويي مقدمات پيشرفت بيشتر صنعت و فناوري را موجب مي شوند و منابع تامين كننده محصولاتي نظير وسايل چوبي، مبلمان، لوازم التحرير (كاغذ، انواع مدادهاي مختلف) الوار و هزاران محصول ديگر محسوب مي شوند و از سو ي ديگر به منزله ريه هاي يك شهر تلقي شده و نقش مهمي در تامين سلامت اعضاي جامعه را ايفامي كنند. اين مورد اخير از مورد قبل مهم تر مينمايد.
چرا كه به دليل فعاليت كارخانجات صنعتي و نيز ازدياد وسايل نقليه عمومي و فعاليت روزانه آنها در سطح شهرهاي بزرگ آلاينده ها و گازهاي مهلك و خطرناكي نظير دي اكسيد كربن در هواي شهرها فزوني يافته و سلامت افراد را تهديد مي كند. و افزايش هر چه بيشتر اين مواد آلاينده كاهش ميزان اكسيژن در هوا را سبب مي شود و اين وضع نامساعد گروههاي آسيب پذير نظير بيماران ريوي و قلبي، سالخوردگان و كودكان را بيشتر تهديد مي كند. در چنين شرايطي مساله درخت و درختكاري راه حلي مناسب براي مبارزه با آلودگيهاي مذكور به شمار مي آيد. ايجاد جنگلهاي مصنوعي و فضاي سبز در اطراف شهرهاي بزرگ به تاسيس كارخانجات توليد اكسيژن مي ماند.
به طور خلاصه روز درختکاری بهانه ای است برای این که ما به محیط زیست احترام گذشته و آن را احیاء کنیم و یا حداقل آن را با دقت بیشتری نگه داری کنیم. امید است که با تلاش در این جهت، حتی با کاشتن یک نهال کوچک، کشوری زیبا و آباد را برای خویش مهیا کنیم که یقیناً کاری پسندیده است.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته
آیت اللّه جوادی آملی:
البتّه لازم نیست که همه در حوزه بمانند و ملّا شوند بلکه بعضی برای سفیر_هدایت و طرح_هجرت خوب اند و پاداش و نتیجه کار نزد خدا معلوم میشود.
حضرت امیر علیه السلام در یک بیان نورانی میفرماید: « ألغِنی والفقرُ بعدَ العَرضِ علَی اللّه » (نهج البلاغه،حکمت ٤۵۲)
یعنی چه کسی پیروز میشود؟ چه کسی به آسانی از پل صراط میگذرد؟ در قیامت معلوم میشود، چه بسا ممکن است یک عالِم با گذشتی که به روستا برود و مشکلات و مسائل شرعی مردم روستا را حل کند، از یک استاد نام آورِ حوزه هم در قیامت جلوتر برود؛
بسا امیر که آنجا اسیر خواهد شد/ بسا اسیر که فرمانگذار خواهد بود
کتاب «حوزه و روحانیت»، ص۲۲
نعمت پروردگار که از آن سوال می شود چیست ؟!
بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
روزی ابو حنیفه به محضر امام صادق علیهالسلام آمد.
امام فرمود: شنیدهام که این آیه ((ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم))
در روز قیامت به طور حتم از نعمتها سؤال میشوید. [سوره تکاثر، آیه ۸]
چنین تفسیر میکنی که: خداوند مردم را از غذاهای لذیذ و آبهای خنک مؤاخذه و بازخواست میکند.
ابوحنیفه گفت: درست است من این آیه را این طور تفسیر کرده ام.
امام فرمود: اگر مردی تو را به خانهاش دعوت کند و با غذای لذیذ و آب خنکی از تو پذیرایی کند و بعد برای این پذیرایی به تو منت بگذارد، دربارهی چنین کسی چگونه قضاوت میکنی؟
ابوحنیفه گفت: میگویم آدم بخیلی است.
امام فرمود: آیا خداوند بخیل است تا اینکه در روز قیامت در مورد غذاهایی که به ما داده ما را بازخواست کند؟
ابوحنیفه گفت: پس مقصود از نعمتهایی که قرآن میگوید انسان مؤاخذه میشود چیست؟
امام فرمود: مقصود آن نعمت ولایت ما اهل بیت است. روز قیامت از ولایت ما قرار است سوال شود ✨
مستدرک الوسائل ج ۱۶ ص ۲۴۷
چه میشد اگر مسلمانان به یک رساله عمل میکردند؟!
کتاب امام صادق علیه السلام
بزرگان عامه به پیغمبر صلّیاللّه علیهوآله که ضبط صوت وحی بود، گفتند: «إِنَّ الَّرجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان میگوید!». در حقیقت به وحی و خداوند که صاحب صوت بود، نسبت هذیان دادند.
چطور میشد اگر تمام مسلمانان به یک رساله عمل میکردند، ولی بزرگان عامه به پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم که ضبط صوت وحی بود، گفتند: «إِنَّ الَّرجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان میگوید!».۱ در حقیقت به وحی و خداوند که صاحب صوت بود، نسبت هذیان دادند.
امام صادق علیهالسلام در روایتی به بعضی از اصحاب خود فرمود: «اگر خوف آن را نداشتم که در دست دشمنان قرار گیرد، کتابی به شما شیعیان میدادم که با وجود آن به هیچچیز نیاز نداشته باشید، و آن کتاب شما را از هر چیز دیگر مستغنی و بینیاز میکرد»؛۲ یعنی نهتنها نیاز شما را در فروع، بلکه در همه چیز بر طرف میکرد.
«فَینْبَغِی الإِحْتِیاطُ وَ التَّوَقُّفُ فی فِتَنِ آخِرِ الزَّمانِ الَّتی هِی کقِطَعِ الَّلْیلِ الْمُظْلِمِ، حَتّی یظْهَرَ الطَّریقُ الحَقُّ. وَ الإِحْتِیاطُ مَقْدُورٌ لِکلِّ أَحَدٍ، وَ هُوَ عُمْدَةُ السِّلاحِ لأهْلِ الإِیمانِ، وَالنّاجی هُوَ الثّابِتُ فِی الإِیمانِ، أَلدّاعی بِتَعْجیلِ الْفَرَج، أَلْمُلازِمُ لِلإِعْتِقادِ بِجَمیعِ الْمُعتَقَداتِ الْحَقَّةِ؛ پس در فتنههای آخرالزمان که مانند پارههای شب تاریک هستند، شایسته است احتیاط و توقف نمودن تا راه حق روشن گردد. و همگان توان احتیاط را دارند، و آن عمده سلاح اهل ایمان است، و تنها کسی [در این فتنهها] نجات مییابد که در ایمان خود استوار بوده و برای تعجیل فرج دعا کند و در اعتقاد به تمام عقاید حقه ملتزم و استوار باشد».
در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۴
روحش شاد و یادش گرامی
۱. نهجالحق، ص۳۳۲، کشفالیقین، ص۴۷۲؛ کشفالغمّة، ج۱، ص۴۲۰؛ الطرائف، ج۲، ص۴۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۳۵.
۲. متن حدیث به این صورت است: «لَوْ لا أَنْ یقَعَ عِنْدَ غَیرِکمْ کما وَقَعَ غَیرُهُ، لأعْطَیتُکمْ کتاباً لاتَحْتاجُونَ إِلی أَحَدٍ حَتّی یقُومَ القائِمَ عَجَّلَ اللّه تعالی فَرَجَه؛ اگر [بیم آن را نداشتم] که به دست غیر شما بیفتد، چنانکه چیزهای دیگر در دست آنان افتاد، قطعاً کتابی به شما میدادم که با وجود آن تا قیام حضرت حجت عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف به هیچکس نیاز نداشته باشید». ر.ک: بحارالانوار، ج۲، ص۲۱۳؛ بصائرالدرجات، ص۴۷۸.
آیة الله جوادی آملی: عيادت هر بيماري در اسلام، سنت حسنه است. خيلي از ماها گِله ميكنيم كه چرا قلب ما مرده است [و] در حال نماز حضوري نداريم، خشوعي نداريم؟ [جواب این است که]ما آن كارهايي كه دل را زنده ميكند، كم ميكنيم. به ما گفتند عيادت مريض كنيد، قبرستان برويد، تشيع جنازه بكنيد، مرده را بشوييد؛ ببينيد [آدم]عوض ميشود یا نه! [ولی] اين سنت ها فراموش شد. درس و بحث، يك مقدار الفاظ و مفاهيم ذهني است! اينكه آن قدرت را ندارد كه در انسان تحولي ايجاد بكند. گفتند هر وقت دلتان گرفت و دنيازده شديد؛ بيماري را عيادت كنيد، جنازهاي را تشيع كنيد، جنازهاي را بشوييد، قبرستان برويد! اين تكان ميدهد آدم را!
سایت اسرا.نکات اخلاقی معظم له
شهید عماد مغنیه
شهید عماد مغنیه معروف به حاج رضوان معاون جهادی حزب الله لبنان بود، که در بهمن ماه 1386 در منطقه کفرسوسه سوریه به دنبال انفجار یک خوردوی بمبگذاری شده، توسط سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
مغنیه که در خانوادهای پنج نفره متشکل از پدر، مادر و دو برادرش به نامهای «جهاد» و «فواد» میزیست، تحصیلات عالی خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت به پایان رساند.
جهاد، برادر عماد، در سال 1363 در عملیات علیه اشغالگران به شهادت رسید. فؤاد نیز قربانی توطئه سازمان جاسوسی اسرائیل موساد شد و به شهادت رسید.
عماد از سن 17 سالگی با سازمان آزادیبخش فلسطین همکاری مبارزاتی داشت، مدتی محافظ شخصی یاسر عرفات بود، ولی پس از حمله سراسری ارتش صهیونیستی در خرداد ماه 1361 به لبنان که تا بیروت پایتخت این کشور پیش رفت، پس از عقبنشینی و خروج نیروهای عرفات از راه بندر بیروت، از این گروه فاصله گرفت و به جنبش شیعی «افواج المقاومة اللبنانیة» که توسط امام موسی صدر و شهید دکتر مصطفی چمران بنیانگذاری شده بود، پیوست.
استعداد فراوان، از خودگذشتگی و شجاعت که از ویژگیهای بارز او به شمار میآمدند، در هم آمیخته و از او شخصیتی انقلابی تمام عیار پدید آورد.
با تشکیل حزبالله لبنان در سال 1362، عماد مغنیه نیز همچون حجتالاسلام «سیدعباس موسوی»، دبیر کل حزبالله که بعدها در حمله تروریستی بالگردهای رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و سیدحسن نصرالله، دبیر کل کنونی حزبالله، از جنبش امل خارج شد و در مقاومت اسلامی نقش بسزایی ایفا کرد.
شرکت او در سلسله عملیات نظامی و کارساز علیه اشغالگران صهیونیست، باعث شد تا دشمنان از او به عنوان شخص اول در نبرد با مقاومت اسلامی یاد کنند.
آن چه مسلّم است، بر خلاف آنچه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه عماد مغنیه جوّسازی میکنند و او را تروریستی بزرگ مینامند، وی تنها رزمندهای خالص از مقاومت اسلامی لبنان بود که برای نجات کشورش از اشغالگران، تا پای جان مبارزه کرد و بیش از 26 سال، سازمانهای اطلاعاتی سیا و موساد را به دنبال خود کشاند. جایزه 25 میلیون دلاری پلیس «اف.بی.آی» آمریکا برای زنده یا مرده عماد، نشان از هراس جنایتکاران و تروریستهای دولتی از هرگونه مقاومت دارد.
از عماد مغنیه به عنوان مغز متفکر به اسارت در آوردن سربازان رژیم صهیونیستی در تابستان سال 1385 و همچنین فرمانده جنگ 33 روزه رزمندگان مقاومت اسلامی علیه تهاجم همه جانبه اسراییل نامبرده می شود.
راه و یادش گرامی.
بیانات آیت الله جوادی آملی
معامله با خدا
خدا وقتی با انسان معامله میکند گاهی تعبير به «بيع» ميکند: ﴿فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ﴾ گاهی به «شراء» ميکند: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَری﴾ بعد میفرمايد هيچ کسی مثل خدا خريد و فروش نميکند، براي اينکه اگر کسي با خدا معامله کرد خداي سبحان عِوَض و مُعوَّض هر دو را به آدم ميدهد. اينطور نيست که چيزي بگيرد چيزي بدهد؛ اما اگر کسي ـ خدايي ناکرده، معاذالله ـ با شيطان معامله کرد عوض و معوض هر دو را او ميگيرد، نه اينکه شيطان چيزي را به آدم بدهد.
اينکه فرمود: ﴿فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ﴾ شما جان را دادي، خدا چه کار ميکند؟ اين جان را تکميل ميکند، مزين ميکند، کامل ميکند و معين ميکند، تحويل شما ميدهد. مال در راه خدا دادي،او چه کار ميکند؟ اين مال را از تکاثر به کوثر ميآورد و به شما تحويل ميدهد.
(تفسیر_سوره_ذاریات 95/10/14)
10 جمادی الاوّل سالروز برپایی فتنه وراه اندازی جنگ جَمَل
در سال 36 هـ در چنین روزی جنگ جمل اتّفاق افتاد (1) و در 15 این ماه بصره فتح شد و نزول نصر از خداوند کریم بر امیر المؤمنین علیه السلام واقع شد. (2) بنا بر قولی در پنجم این ماه واقع شده است (3) و قول دیگر نوزدهم این ماه است. (4)
ابتدای این واقعه از آنجا شروع شد که بعد از بیعت مردم با امیر المؤمنین علیه السلام، طلحه و زبیر به بهانه ی عمره از مدینه خارج شدند و به اصحاب جمل پیوستند. عبدالله بن عامر که قبلا عامل عثمان در بصره بود و از طرف امیر المؤمنین علیه السلام عزل شده بود، به مکّه آمد و شتری که دویست دینار خریده بود برای عایشه آورد و به طرف بصره حرکت کردند تا به این شهر رسیدند.
پس از ورود، به خانه ی عثمان بن حُنَیف عامل امیر المؤمنین علیه السلام ریختند و او را اسیر کردند و بسیار کتک زدند و موی ریش و سر و دو ابروی او را کندند.
امیر المؤمنین علیه السلام برای مقابله با آنان به طرف بصره حرکت فرمودند. در این جنگ همراه امیر المؤمنین علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهما السلام و همچنین محمّد حنیفه و عبدالله بن جعفر و اولاد عقیل و عدّه ای از جوانان بنی هاشم همراه با عمّار و ابو ایّوب انصاری و عدّه ای از مهاجر و انصار بودند.
80 نفر از اصحاب بَدر، 250 نفر از کسانی که با پیامبر صلّی الله علیه و آله در بیعت شجره شرکت کرده بودند و 1500 نفر از سایر اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله شرکت کردند. (5)
مسلم مشاجعی را همراه با قرآنی فرستادند که بصریان را به حکم قرآن بخواند، ولی آنان مسلم را هدف تیر ساختند و شهید کردند.
بعد از موعظه های عمّار و فرمایشات امیر المؤمنین علیه السلام، در دهم جمادی الاولی جنگی را که شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المؤمنین علیه السلام در مقام مقابله با آنان بر آمدند. در این جنگ از لشکر امیر المؤمنین علیه السلام که 20 هزار مرد جنگی بودند پنج هزار نفر شهید شدند، و از لشکر جمل که 30 هزار نفر بودند 13000 نفر کشته شدند. (6)
آخر الأمر که پیروزی نصیب لشکر امیر المؤمنین علیه السلام شد، حضرت کنار هودج عایشه آمدند و فرمودند :«ای حُمیرا، پیامبر تو را امر کرده بود که به جنگ من بیرون آیی ؟ آیا تو را امر نفرمود که در خانه ی خود بنشینی و بیرون نیایی ؟ بخدا سوگند،انصاف ندادند آنانکه زن های خود را پشت پرده پنهان داشتند و تو را بیرون آوردند».
محمّد بن ابی بکر خواهرش را از هودج بیرون کشید. امیر المؤمنین علیه السلام دستور داد او را به خانه ی صفیّه دختر حارث بن ابی طلحه ببرند و بعد او را به مکّه و از مکّه به مدینه فرستاد.
در این جنگ زید بن صُوحان که از بزرگان لشکر و شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام بود شهید شد و آن حضرت بالای سرش آمده فرمودند :«ای زید، خدا رحمتت کند که تعلّقات دنیوی تو اندک بود، و إمداد تو در دین بسیار بود».
منابع :
1. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 181. و … .
2. مسار الشیعة : ص 31. و … .
3. العدد القویة : ص 54. و … .
4. منتخب التواریخ : ص 160.
5. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 190. و … .
6. بحار الانوار : ج 32، ص 174، 211. و … .
بازتاب تشكر رهبر معظم انقلاب از ترامپ به دلیل افشای چهره واقعی آمریکا در رسانه هاي جهان
تولد “صدرالدين شيرازي” متفكر بزرگ اسلامي معروف به ملاصدرا(980ق)
صدرالدين شيرازي مشهور به ملاصدرا و صدرالمتألهين در نهم جمادي الاول سال 980 ق در شيراز به دنيا آمد. سنگ بناي علمي و اخلاقي ملاصدرا در محضر درس شيخ بهايى بنا نهاده شد و سپس در جرگهي درس حكيمِ الهي، ميرداماد، كسب فيض كرد. وي پس از رسيدن به مقام والاي علمي، بر مسندتدريس تكيه زد و به تدوين حكمت متعاليه پرداخت. ملاصدرا با تركيب فلسفهي مشّاء و اشراق، حكمت متعاليه را بنيان نهاد و تاثيري شگرف بر فلسفهي اسلامي گذاشت به طوري كه اين تاثير، بسيار وسيع و غيرقابل انكار است. صدرالمتألهين به عنوان بزرگترين فيلسوف اسلامي در حالي كه در يك دست، قلمِ تفسير سورهي بقره و در دست ديگرش برگههاي شرح كتاب الحُجّهي اصول كافي بود، در سال 1050 ق در 70 سالگي در بصره دار فاني را وداع گفت و در همان شهر مدفون گشت.
رابطه صمیمانه آیتالله سید احمد زنجانی و امام خمینی(رضوانالله علیهما)
از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
آقای خمینی نامهای به حاج آقای ما نوشته بود. بخشی از آن که فیالجمله عبارتش در ذهنم است، این است:
«حضرت آیة الله زنجانی! اشتغال و گرفتاری به دنیا، دوستان را مانند قحطسالیِ دمشق از یاد یکدیگر برده، اکنونکه شنیدم کسالت جنابعالی شدّت پیداکرده، خواستم چند خطی ـ یا تااندازهای ـ انجام وظیفه کرده باشم.
اینجانب نیز با حوادث دوران پیری دست به گریبانم و نفسهای آخر عمر را با گرفتاری داخل و خارج میکشم. از جنابعالی درخواست دعا برای حسن عاقبت دارم.»
حاج آقای ما در ۸۶ سالگی بودند که از دنیا رفتند.
فاصله سنّی ایشان با آقای خمینی دوازده سال بود. آقای خمینی در هجدهم جمادی الآخرة ۱۳۲۰ متولدشده بودند و ایشان در چهارم صفر ۱۳۰۸.
هر دو به هم عشق میورزیدند. در جلسات در جمع رفقایشان که بودند، امام جماعتشان حاج آقای ما بود. گاهی که نبودند، آقای خمینی امامت میکرد.
آقای خمینی به ایشان خیلی عشق میورزید. در نامهشان که میگوید: «قحطسالی دمشق»، اشاره به این شعر است:
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
حاج آقای ما هم به ایشان علاقهمند بود. یادم است مرحوم والد در نامهای خطاب به ایشان نوشته بودند:
«اخیراً شعری را شنیدهام. میخواهم آن را به خرج شما بگذارم:
در سینه دلم گمشده تهمت به که بندم
غیر از تو در این خانه کسی راه ندارد
جرعهای از دریا، ج1، ص۵۹۷
درگذشت “شيخ محمد عبده” عالم و انديشمند ديني و مبارز اسلام گراي مصري(1323 ق)
شيخ محمد بن عبده بن حسن خيراللَّه مصري، مفتي ديار مصر، معروف به عبده در اواسط قرن سيزدهم به دنيا آمد. وي كه داراي هوشي سرشار بود، پس از تحصيل علوم اوليه، در دانشگاه الازهر، به شاگردي سيدجمال الدين اسدآبادي نشست و منطق و كلام و فلسفه را از او آموخت. شيخ محمد عبده، گوي سبقت را از ديگر شاگردان ربود و مورد توجه خاص سيدجمال الدين واقع گرديد. بعدها به علت شركت در جريانات سياسي به سوريه تبعيد شد و از آن جا به پاريس رفته و با سيدجمال الدين ملاقات نمود. از آن پس راهي مصر گرديد و مفتي آن ديار شد. شيخ محمد عبده به همراه سيدجمال الدين اسدآبادي، عالم اسلام را محتاج پارهاي اصلاحات ميدانست و در قطع دست استكبار انگلستان ميكوشيد. عبده مانند سيد جمال در پي آن بود كه ثابت كند اسلام توانايى دارد كه به صورت يك مكتب و يك ايدئولوژي، راهنما و تكيهگاه انديشهي جامعهي اسلامي قرار گيرد و آنها را به عزت دنيايى و سعادت اخروي برساند. از اينرو، سعي داشت، فلسفههاي احكام دنيايى و اجتماعي اسلام از قبيل نماز، روزه، حج، زكات و انفاق تبيين و استحكام اصول اخلاقي اسلام را روشن نمايد. عبده با سيد جمال در دو جهت اختلاف نظر داشت: يكي اين كه سيد جمال، انقلابي فكر ميكرد و عَبدُه، طرفدار اصلاح تدريجي بود. ديگر اين كه سيد، مبارزه با استبداد و استعمار را در رأس برنامههاي خود قرار داده بود و معتقد بود اول بايد ريشهي اين اُمُالفساد را كَند و دور انداخت ولي عبده، آموزش و تربيت ديني جامعه را مقدم بر آموزش و پرورش سياسي ميدانست. از اين انديشمند و مبارز مسلمان مصري آثاري به جاي مانده است كه اصلاحُ المَحاكمِ الشَّرعية و تفسير القرآن، از آن جمله اند.